خواجه
نظام الدین (یا مجد الدین)عبید الله زاکانی قزوینی متخلص به عبید شاعر و
نویسنده مشهور ایران در قرن هشتم هجری است.از وزارت و صدارت یا مقام بلندی
در ردیف آن برای عبید اطلاع دقیقی در دست نیست.اما انقدر معلوم است که در
دستگاه پادشاهان محترم بوده است.از آغاز زندگانیش نیز چندان اگاهی نداریم
لکن چون به ارباب صدور انتساب داشت مسلما با خط وادب و فنون دبیری و دانش
ها و آگاهیهای عمومی که در تمدن اسلامی روزگار او بود آشنا شده و آنها را
با هنر شاعری و نویسندگی همراه داشته است.از شعر ها و اثرهای او نیز درجه ی
آگاهیش از دانش های زمان و از زبان وادبیات عربی آشکار است و پیداست که بر
علم نجوم وقوف داشته است.
در
آغاز استیلا شاه شیخ ابو اسحاق اینجو (742-758 ه) بر شیراز عبید از عراق
به فارس رفت و در آنجا اقامت گزید و از سال 746 هجری در خدمت شاه شیخ
گزرانید و به مدح او و وزیر فاضلش رکن الذین عمید الملک سرگرم بود.پس از
کشته شدن شاه شیخ ابو اسحاق عبید علاقه به امیر مبارزه الدین محمد مظفری
نشان نداد وآن مرد ریاکار وخونریز را مدحی نگفت. بلکه چندگاهی سلطان اویس
جلایری (757-777 ه ) را که در بغداد و تبریز مستقر بود در چند قصیده و یک
ترکیب بند ستود و ظاهرا مدتی هم در بغداد در خدمت آن پادشاه و در مصاحبت
سلطان ساوجی گذراند.
پس
از آنکه امیر مبارزه الدین را پسرانش مقید و ملخوع کور و کردند و شاه شجاع
(759-786 ه) به سلطنت نشست عبید از دربار اویس جلایری روی به کرمان نهاد و
به دربار شاه شجاع که پادشاهی شاعر وادب دوست بود پیوست واز آن پس پیوسته
شاه شجاع را مدح گفت و در سال 767 همراه او به شیراز رفت.وفات عبید به سال
771 یا 772 اتفاق افتاد.
میتوان
عبید را تا یک اندازه شبیه به نویسنده ی بزرگ فرانسوی ولتر دانست.از
تالیفاتی که از او باقی است میتوان دریافت که بیشتر منظور او انتقاد اوضاع
زمان به زبان هزل و طیبت بوده است.مجموع اشعار جدی که از او باقی است از سه
هزار بیت تجاوز نمیکند.
اقسام شعر عبید
از
عبید زاکانی به نظم و نثر آثاری به یادگار مانده است.اشعار او را باید به
دو قسم هزل و جد تقسیم کرد.شعرهای مطایبه آمیز عبید همه به قصد عیبجویی و
عیبگویی از پندارها و کردارها و گفتارهای معاصران سروده شده و انتقادی است
از مردم فاسد و عنان گسیخته زمان.نزدیک سیصد بیت از این شعرها عبارت است از
: یک ترجیع بند و یک مثنوی کوتاه و چند تضمین و قطعه ها و رباعی ها.در
تضمین ها بیت ها و قطعه های معروف فارسی به طریق مطایبه و گاه از طریق
تمسخر و ریشخند زدن و باز نمودن ریاکاری های گذشتگان و معاصران تضمین و
عنداللزوم تحریف شده و گاه نیز به استغبال از آنها شعرهای تازه ای همراه با
مطایبه و طنز ابداع گردیده است،چنانکه کار عبید در این مورد شباهت بسیار
به شیوه سوزنی پیدا میکند.در میان این شعرها گاه عبید از بیان کلمات رکیک
مطلقا ابا و اتناعی نکرده و گویا در این مورد روش سعدی در وی تاثیر داشته و
بکار بردن واژه های یاد شده را در آثار خود دور از عیب و خطا تشخیص داده
است اما در میان همین شعرها قطعه ها و بیت هایی که متضمن شوخی های لطیف و
خالی از واژه های رکیک باشد کم نیست و برخی از آنها در نهایت استادی و
مهارت به نظم درآمده است.www.biografi.Loxblog.com